بدین منظور گوشی خود را ابتدا روشن کنید .
سپس میبایست کد #094*21* را در گوشی وارد کنید و سپس دکمه Call ( دکمه سبز رنگ ) را فشار دهید .
پس از چند ثانیه علامتی بر روی صفحه گوشی ظاهر میشود که به معنای فعال شدن این موضوع است .
اکنون هر کس با شما تماس بگیرید با پیغام ذکر شده بر خورد میکند .
اما برای غیرفعال کردن این قابلیت کافی است که کد #21# را در گوشی وارد کنید و سپس دکمه Call را فشار دهید .
اکنون میتوانید تماسهای رسیده را دریافت کنید .
یکی از سرگرمیهای بچگی ما بازی با کلمات بود .
یه جمله ی سخت با تلفظ اصوات شبیه به هم را تکرار می کردیم .
مثلا : دوست من دوست داره با دوست تو دوست بشه , دوست تو دوست داره با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه , دوست بشه ؟
حالا نمونه هایی از این دست را در زبان انگلیسی با هم می خونیم . گرچه از رو خوندنشونم سخته چه برسه به حفظ و تکرارشون .
* Sally sells seashells by the seashore. She sells seashells on the seashell shore. The seashells she sells are seashore shells, of that I'm sure. She sells seashells by the seashore. She hopes she will sell all her seashells soon. If neither he sells seashells Nor she sells seashells, Who shall sell seashells? Shall seashells be sold
* An all time favourite activity for parties, picnics and get togethers for assured entertainment and laughter
* She sells seashells by the seashore
The shells she sells are surely seashells
So if she sells shells on the seashore
I'm sure she sells seashore shells
* Peter Piper picked a peck of pickled peppers
Did Peter Piper pick a peck of pickled peppers
If Peter Piper picked a peck of pickled peppers
where's the peck of pickled peppers Peter Piper picked
* Betty Botter had some butter
But, she said, this butter's bitter
If I bake this bitter butter
it would make my batter bitter
But a bit of better butter
that would make my batter better
* So she bought a bit of butter
better than her bitter butter
and she baked it in her batter
and the batter was not bitter
So 'twas better Betty Botter
bought a bit of better butter
* A big black bug bit a big black bear
made the big black bear bleed blood
* I am not the pheasant plucker
I'm the pheasant plucker's mate
I am only plucking pheasants
'cause the pheasant plucker's running late
* A flea and a fly flew up in a flue
Said the flea, Let us fly
Said the fly, Let us flee
So they flew through a flaw in the flue
* A bitter biting bittern
Bit a better brother bittern
And the bitter better bittern
Bit the bitter biter back
And the bitter bittern, bitten
By the better bitten bittern
Said: I'm a bitter biter bit, alack
* Mr. See owned a saw
And Mr. Soar owned a seesaw
Now See's saw sawed Soar's seesaw
Before Soar saw See
Which made Soar sore
Had Soar seen See's saw
Before See sawed Soar's seesaw
See's saw would not have sawed
Soar's seesaw
So See's saw sawed Soar's seesaw
But it was sad to see Soar so sore
Just because See's saw sawed
Soar's seesaw
* I cannot bear to see a bear
Bear down upon a hare
When bare of hair he strips the hare
Right there I cry, "Forbear
در این بخش معماهایی مطرح می شود که نمونه آن را در فارسی زیاد دیده ایم .
کشتم شپشه شپش کشه شش پا را , این چند تا نقطه داره , پس از محاسبه ی نقطه ها وقتی طرف متوجه می شود که سه نقطه بیشتر نداره ( این ) کلی جوش میاره .
بعضی از این معماها چنین حالتی دارد . شما را به فکر فرو می برد و هنگامی که پاسخ را می بینید متوجه می شوید سر کار بوده اید .
I am the beginning of the end, and the end of time and space. I am essential to creation, and I surround every place. What am I
The letter e. End, timE, spacE, Every place
What always runs but never walks, often murmurs, never talks, has a bed but never sleeps, has a mouth but never eats
A river
I never was, am always to be. No one ever saw me, nor ever will. And yet I am the confidence of all, To live and breathe on this terrestrial ball. What am I
Tomorrow
At night they come without being fetched. By day they are lost without being stolen. What are they
The stars
There was a green house. Inside the green house there was a white house. Inside the white house there was a red house. Inside the red house there were lots of babies. What is it
A watermelon
What is in seasons, seconds, centuries and minutes but not in decades, years or days
The letter 'n'
A prisoner is told "If you tell a lie we will hang you; if you tell the truth we will shoot you." What can he say to save himself
You will hang me
The one who makes it, sells it. The one who buys it, never uses it. The one that uses it never knows that he's using it. What is it
A coffin
The more you have of it, the less you see. What is it
Darkness
What has a head, a tail, is brown, and has no legs
A penny
What English word has three consecutive double letters
Bookkeeper
What's black when you get it, red when you use it, and white when you're all through with it
Charcoal
You throw away the outside and cook the inside. Then you eat the outside and throw away the inside. What did you eat
An ear of corn
I am always hungry
I must always be fed
The finger I touch
Will soon turn red
Fire
When young, I am sweet in the sun
When middle-aged, I make you gay
When old, I am valued more than ever
Wine
روز ِ نخستین
شاعر: ژاک پرور
شمدهای سفید در گنجه , شمدهای سرخ بر بستر
کودکی در مادر , مادرش در درد
پدر در سَرسَرا , سَرسَرا در سَرا
سَرا در شهر , شهر در شب
مرگ در یک فریاد وَ کودک در زندگی
متن شعر به زبان اصلی
PREMIER JOUR
Jacques Prévert
Des drapes blancs dans une armoire
Des drapes rouge dans un lit
Un enfant dans sa mère
Sa mère dans les douleurs
Le père dans le couloir
Le couloir dans la maison
La maison dans la ville
La ville dans la nuit
La mort dans un cri
Et l'enfant dans la vie
چراغها خاموش می شود و من از دست می روم
آن امواجی که می خواستم برخلافشان شنا کنم
عاقبت مرا به زانو در آوردند
آه، تمنا می کنم ، التماس می کنم و چنین می خوانم
از سمت ناگفته ها بیا و سیب روی سرم را
و این درد مبهم مرا هدف بگیر
ببرها در انتظارند تا رام شوند و چنین می خوانند
تویی که ، تویی که ...
آشفتگی تمامی ندارد
دیوارهایی که راه را می بندند و ساعت هایی که یکسره در گردشند
می خواهم برگردم و تو را به خانه ببرم
نمی شد باز ایستاد و تو اکنون می دانی ، و من چنین می خوانم
ای فرصت های از دست رفته بار دیگر بر دریای من بتابید
من آیا خود ، دردم یا که درمانم ؟ و چنین می خوانم
تویی که، تویی که ...
و نه هیچکس دیگر ، و نه هیچکس دیگر
تویی که ، تویی که
خانهای ، همان خانهای که می خواستم بدان برگردم
Lights go out and I can't be saved
Tides that I tried to swim against
Have brought me down upon my knees
Oh, I beg, I beg and plead, singing
Come out of things unsaid
Shoot an apple off my head
And a trouble that can't be named
Tigers waiting to be tamed, singing
You are, You are
Confusion never stops
Closing walls and ticking clocks
Gonna come back and take you home
I could not stop but you now know, singing
Come out upon my seas
Cursed missed opportunities
Am I a part of the cure
Or am I part of the disease, singing
You are, you are
And nothing else compares
And nothing else compares
You are, you are
Home, home where I wanted to go
عجب چرخه ی عجیبی : زن از سوسک میترسه _ سوسک از موش میترسه _ موش از گربه میترسه _ گربه از سگ میترسه _سگ از مرد میترسه _ مرد از زن میترسه !!!
می دونی سیگار با اینکه می دونه یه روزی زیر پاهات له می شه تا اخر باهات می سوزه ؟؟؟؟
سیگارتم رفیق !!!
اسمت را بر کوه نوشتم ریزش کرد روی آب نوشتم بخار کرد . روی کاغذ نوشتم پاره شد . روی قلبم ......
( برو بابا با این اسمت ، اینم اسمه تو داری آخه )
خدا اندی رو مرگ بده ........ از وقتی که گفته خوشگلا باید برقصن دیگه به هیچ کدوم از کارام نمی رسم .
از جوجه تیغی کوچولو پرسیدم : بزرگترین آرزوت چیه ؟ معصومانه نگاهم کرد و گفت : بغلم میکنی ؟
معلم همچون شمعی است که می سوزد و هوا را آلوده می کند بیایید معلم ها را گاز سوز کنیم .
هرجا هستی لطفا از این ساعت به بعد از خونه بیرون نرو چون الان وقت جمع آوری زباله است .
آخرین مهلت خروج افغانی ها 28 اردیبهشت است . شیطون بدون خداحافظی نری یا .
اگر میخواهید زندگی دوباره داشته باشید ، با ما تماس بگیرید . ( سازمان بازیافت زباله )
شباهت زن دوم با انرژی هسته ای : ۱- هردوش حق مسلم ماست . ۲- هر دوش به طور پنهانی دنبال می شه . ۳- در آخر پرونده ی هردو به شورای امنیت می ره .
میدونی فرق تو با خون چیه ؟
خون میره تو قلب و برمیگرده
اما تو میری تو قلب و برنمیگردی
تو در قلب منی
در خون منی
رفتم دکتر گفت انگل داری
بین هزاران دیروز و میلیون ها فردا . فقط یه دونه امروزه . پس از دستش ندیم و ازش لذت ببریم و با این اس ام اس به عزیزانمون بگیم دوستشون داریم .
اگر روزی حس کردی که می خواهی گریه کنی ، مرا خبر کن . من قول نمی دهم که تو را شاد کنم ولی می توانم با تو گریه کنم . اگر روزی قصد داشتی فرار کنی از آنکه به من بگویی ترسی نداشته باش ، من قول نمی دهم که از تو بخواهم که بمانی اما می توانم با تو بیایم . اگر روزی نخواستی به حرف کسی گوش بدهی به من بگو ، من قول می دهم که به جای نصیحت سکوت کنم . اگر روزی مرا صدا کردی و جوابی نشنیدی به سرعت به سراغم بیا . شاید این بار من به کمک تو احتیاج داشته باشم .
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد من در این ویرانه ها احساس غربت میکنم .
اگه قرار باشه ظرف 24 ساعت دنیا به پایان برسه تموم خطهای تلفن و تالارهای گفتگو و ای میل ها اشغال میشه ... پر میشه از : « از اینکه رنجوندمت پشیمونم من رو ببخش » « تو را عاشقانه می پرستم » « مراقب خودت باش » اما بین این همه پیام ، یکی از همه تکون دهنده تره « همیشه عاشقت بودم ولی هیچوقت بهت نگفتم » پس عشق و محبت را تقدیم آنکه دوستش داریم کنیم شاید فردایی نباشد .
روزی عشقت رو دزدیدم و برای اینکه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم قایم کردم اما نمی دونستم که یه روز برای اینکه اون رو پس بگیری قلبم رو می شکنی .
یه شب یه ستاره شناس از آسمون افتاد رو زمین بهم گفت دنیارو می خوای یا یه دوست خوب ؟؟؟ گفتم هیچ کدوم چون یه دوست دارم که واسم مثل یه دنیاست .
موقعی که خدا پنجره بهشتو باز کرد ، منو دید ازم پرسید ، امروز چه آرزویی داری ؟ گفتم ، خدایا ، همیشه مواظب اونی که الان این پیامو می خونه باش .
با سلام و کمال احترام خدمت تمام خانمهای ایرانی امیدوارم این شوخی را زیاد جدی نگیرید
خانم ها مثل رادیو هستند
هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند .
خانم ها مثل چسب دوقلو هستند
اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شود , دیگر باید سیم را برید .
خانم ها مثل رعد و برق هستند
اول برق چشمهاشون می رسه , بعد رعد صداشون .
خانم ها مثل لیمو شیرین هستند
اول شیرین و بعد تلخ می شوند .
خانم ها مثل کنتو ر برق هستند
هر چند سال یکبار سن آنها صفر می شود .
خانم مثل فلزیاب هستند
هرگاه از نزدیکی طلافروشی رد می شوند عکس العمل نشان می دهند
1- به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می ترسند تا از مرگ.
2- حلزون می تواند سه سال بخوابد.
3- اگر جمعیت چین در یک صف مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ وقت تمام نخواهد شد.
4- خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40 هزار دلار صرفه جویی کند.
5- ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73 هزار مترمربع پیتزا می خورند.
6- چشم های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.
7- پروانه ها با پاهایشان می چشند.
8- گربه ها می توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند. در حالیکه سگ ها کمتر از ده صدا.
9- تعداد چینی هایی که انگلیسی بلدند; از تعداد آمریکایی هایی که انگلیسی بلدند! بیشتر است.
10- فیل ها تنها حیواناتی هستند که نمی توانند بپرند.
11- هربار که یک تمبر را زبان می زنید، 1/10 کالری انرژی مصرف می کنید.
12- تمام خرس های قطبی، چپ دست هستند.
13- اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می شود.
14- اگر بصورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده اید.
15- کوتاهترین جنگ در تاریخ 1896 بین نازی ها و انگلستان رخ داد که 38 دقیقه طول کشید.
16- هر تکه کاغذ را نمی توان بیش از 9 بار تا کرد.
17- چشم های ما از بدو تولد همین اندازه بوده اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ وقت نمی تواند متوقف شود.
18- در هرم خئوپوس در مصر که 2600 سال قبل از میلاد ساخته شده است. به اندازه ای سنگ بکار رفته که می توان با آن دیواری آجری به ارتفاع 50 سانتی متر دور دنیا ساخت.
19- am I کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی است.
20- اگر تمام رگ های خونی را دریک خط بگذاریم، تقریبا 97 هزار کیلومتر می شود.